مهم ترین انواع بازاریابی با مثال های کاربردی!

اگه فکر می‌کنی بازاریابی یه چیزی مثل تبلیغات یا نهایتا پست گذاشتن تو اینستاگرامه باید بگم که سخت تو اشتباهی! واقعیت اینه که تو دنیا بیشتر از ۱۵۰ مدل انواع استراتژی های بازاریابی داریم! ولی بیشتر کسب‌وکارای ایرانی فقط با تعداد محدودی ازشون آشنان و از اونا تو کسب‌وکارشون استفاده می‌کنن.  این یعنی کلی روش برای جذب مشتری و شناسوندن مشتری وجود دارد که خیلیا ازش بی‌اطلاعن.

توی این مقاله از تارگت می‌خوایم بریم سراغ مهم‌ترین و کاربردی‌ترین انواع بازاریابی. اونایی که برای بازار ایران جواب می‌ده و می‌تونه فروش‌تون رو چند برابر کنه. ما توی این مقاله با مثال‌های واقعی، راحت و قابل فهم برات توضیح می‌دیم که هر روش چیه، کِی باید ازش استفاده کرد و چه سودی داره.

تعریف بازاریابی

قبل از اینکه به سراغ انواع بازاریابی با مثال بریم، بهتره که بگیم اصلا بازاریابی چیه. بازاریابی تو لغت به معنی آماده کردن یه محصول یا خدمت برای رفع نیازهای مشتری. برای بازاریابی تعریفای مختلفی وجود داره و این مفهوم پیوسته در حال تحول و تغییره. در ادامه به چندتا تعریف از بازاریابی اشاره می‌کنیم.

• اولین تعریف مارکتینگ توسط انجمن اساتید بازاریابی تو سال 1935 ارائه شد. این جریان بازاریابی رو فعالیت‌هایی معرفی کرد که جریان کالا رو از سمت تولیدکننده به مصرف‌کننده سوق میده.
• نیم قرن از تعریف بالا گذشت و در سال 1985 این انجمن تعریف دیگه‌ای برای مفهوم بازاریابی ارائه دادند. تو این تعریف بازاریابی رو به عنوان یکی از وظایف سازمانی معرفی کرد که تو اون فرایندهای مربوط به اطلاع رسانی، خلق ارزش و تحویل به مشتری انجام می‌شد. البته این انجمن در سال‌های 2004 و 2013 نیز تعریف‌های دیگه‌ای برای بازاریابی ارائه داد.

فیلیپ کاتلر یکی از بزرگان حوزه مارکتینگ بازاریابیه بازاریابی رو “دانش و هنر پیدا کردن، خلق و ارائه ارزش با هدف برطرف کردن نیازهای یک بازار با هدف کسب سود همزمان” تعریف کرده است. پیشنهاد میکنم برای کسب اطلاعات بیشتر جهت بازاریابی، روی لینک مشخص شده کلیک کنید و مقاله بازاریابی چیست؟ رو حتما بخونین.

انواع بازاریابی

انواع بازاریابی چیست؟ پاسخ دادن به این سوال کار چندان راحتی نیست.  چرا که انواع روش های بازاریابی اون‌قدر زیادن که اگه بخوای همه‌شونو یاد بگیری، باید چند ماه از زندگیتو بذاری کنار! اما نگران نباش ما اینجا قراره فقط بریم سراغ اونایی که واقعا کار می‌کنن و تو بازار ایران هم جواب دادن. مهم ترین انواع بازاریابی عبارتند از:

بازاریابی سنتی (Traditional Marketing)

بازاریابی سنتی همون چیزیه که قبل از اومدن اینترنت خیلی رایج بود. تبلیغ تو روزنامه، آگهی تو تلویزیون، بیلبوردای بزرگ کنار اتوبان یا پخش تراکت دم مغازه‌ها. این مدل بازاریابی هنوزم تو خیلی از شهرها و کسب‌وکارا جواب می‌ده، چون یه حس اعتماد قدیمی تو دل مردم داره.

بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing)

بازاریابی دیجیتال همون چیزیه که الان دنیای مارکتینگ روش می‌چرخه! یعنی استفاده از همه ابزارای آنلاین مثل سایت، شبکه‌های اجتماعی، ایمیل، اپلیکیشن، تبلیغات کلیکی و… برای جذب مشتری و افزایش فروش. فرقش با بازاریابی سنتی اینه که تو دیجیتال مارکتینگ می‌تونی دقیق ببینی کی تبلیغتو دیده، روش کلیک کرده یا خرید کرده.

بازاریابی موتور جستجوگر (Search Engine Marketing)

اگه بخوای وقتی کسی تو گوگل دنبال محصول یا خدماتی می‌گرده، اول از همه اسم تو بیاد بالا باید بری سمت SEM یا همون بازاریابی موتور جستجوگر. این روش دوتا بخش داره: یکی سئو (SEO) که با تولید محتوای خوب و بهینه‌سازی سایتت بدون پرداخت پول، رتبه‌تو بالا می‌بره. دوم تبلیغات کلیکی (PPC) مثل Google Ads که بابت هر کلیک پول می‌دی ولی سریع میای بالا.

بازاریابی محتوایی (Content Marketing)

این نوع از انواع استراتژی های بازاریابی فوق‌العاده موثر و کاربردیه. بازاریابی محتوایی یعنی به‌جای اینکه مستقیم چیزی رو بفروشی با محتوا اعتمادش رو جلب کنی. این محتوا می‌تونه مقاله، ویدیو، پست آموزشی در شبکه‌های اجتماعی یا هر چیز دیگه باشه. وقتی مخاطب ببینه که محتوات به دردش می‌خوره خیلی راحت‌تر ازت خرید می‌کنه.

بازاریابی شبکه اجتماعی (Social Media Marketing)

اگه دنبال یه راه باحال و پرمخاطب برای دیده شدن برندتی، بازاریابی شبکه اجتماعی یکی از بهترین انواع بازاریابی برای توعه. تو این روش با تولید محتوای جذاب برای اینستاگرام، لینکدین، توییتر و یوتیوب می‌تونی دل مخاطبتو به‌دست بیاری. فقط یادت باشه کسی برای خرید اجباری نمیاد تو این شبکه‌ها! باید یه محتوای بامزه و مفید بذاری که علاوه بر دیده شدن، مخاطب درگیر شه.

بازاریابی برونگرا (Outbound Marketing)

بازاریابی برونگرا یعنی خودت بری دنبال مشتری. یعنی تو پیام تبلیغاتی‌تو پرت می‌کنی وسط حالا طرف می‌خواد یا نه! از تبلیغات تلویزیونی و رادیویی گرفته تا تماس‌های سرد، پیامک‌های تبلیغاتی یا ایمیل‌هایی که بدون اجازه می‌فرستی. این روش اگه درست استفاده بشه، هنوزم جواب می‌ده.

بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)

این مدل از انواع بازاریابی برعکس قبلیه. یعنی به جای اینکه تو بری دنبال مشتری، کاری می‌کنی که خودش بیاد سراغت. اما چطوری میشه اصول بازاریابی به این روش رو پیاده کرد؟ با تولید محتوای خوب، آموزش رایگان، جواب دادن به سوالات مردم، شبکه‌های اجتماعی و کلی ابزار دیگه. بازاریابی درونگرا یعنی مخاطب رو جذب کنی نه اینکه به زور بکشی‌ش طرف خودت.

بازاریابی مشارکتی (Partner Marketing)

تو بازاریابی مشارکتی تو نمی‌خوای تنهایی محصولاتت رو بفروشی، بلکه با یکی دیگه شریک می‌شی که اونم یه جامعه مخاطب مخصوص خودش داره. حالا اون شریک می‌تونه یه بلاگر معروف، یه فروشگاه اینترنتی یا یه فروشگاه باشه. اونا میان محصول تو رو به مخاطب خودشون معرفی می‌کنن و در ازاش درصدی از فروش می‌گیرن. کاری که الان باسلام و خیلی از فروشگاه‌های اینترنتی دیگه انجام می‌دن.

بازاریابی ویدیویی (Video Marketing)

این روزا ویدیو حرف اولو تو محتوا می‌زنه. بازاریابی ویدیویی یعنی ساخت ویدیوهایی که مخاطب رو جذب کنه و تهش باعث شه بیاد سمت برندت. این ویدیوها می‌تونن معرفی محصول، آموزش یا هر چیزی باشن. می‌تونی اونا رو تو سایتت، یوتیوب، آپارات یا سایر شبکه‌های اجتماعی بذاری.

بازاریابی صوتی (Voice Marketing)

الان که خیلیا از اسپیکرهای هوشمند مثل Google Home یا Siri استفاده می‌کنن، کسب‌و‌کارا دارن محتواهایی می‌سازن که با صدا اجرا شن یا به سوالات صوتی کاربرا پاسخ بدن. حتی اگه اسپیکر هوشمند هم نباشه، خیلیا تو گوگل با صدا سرچ می‌کنن، پس اگه سایتت برای جستجوی صوتی بهینه نباشه، یه عالمه مخاطب از دست می‌دی.

بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)

بازاریابی ایمیلی یعنی اینکه یه پل ارتباطی مستقیم با مخاطبت داشته باشی، اونم از طریق اینباکسش! این مدل از انواع بازاریابی اگرچه قدیمیه، اما هنوزم یکی از پربازده‌ترین روش‌های دیجیتال مارکتینگه، به خصوص وقتی محتوا متناسب با علاقه و نیاز کاربر طراحی شده باشه. ایمیل خوب باید هم ارزش بده و هم یه فراخوان واضح برای اقدام (Call to Action) داشته باشه.

بازاریابی مکالمه‌ای (Conversational Marketing)

بازاریابی مکالمه‌ای یعنی برقراری گفتگوی زنده و مستقیم با کاربر همون‌طور که تو یه مغازه واقعی فروشنده با مشتری حرف می‌زنه. این مدل مارکتینگ کمک می‌کنه هم اعتماد سریع‌تر شکل بگیره، هم روند خرید کوتاه‌تر شه. این مکالمه‌ها می‌تونن از طریق چت آنلاین، واتساپ، چت‌بات، دایرکت اینستاگرام یا حتی تماس تلفنی باشن.

بازاریابی همهمه‌ای (Buzz Marketing)

بازاریابی همهمه‌ای یعنی یه موج راه بندازی که همه درباره برندت حرف بزنن! این روش با کمک اینفلوئنسرها، کمپین‌های خاص یا حتی یه حرکت خلاقانه و عجیب‌غریب راه می‌افته تا توجه‌ها رو جلب کنه. اصل داستان اینه که فضولی و کنجکاوی آدمارو قلقلک بدی تا خودشون محتوای تو رو پخش کنن. مثل کاری که شرکت معینی پور انجام داده و بخش زیادی از اینستاگرام رو به محصولات خودش اختصاص داده.

بازاریابی اینفلوئنسری (Influencer Marketing)

بازاریابی اینفلوئنسری یعنی استفاده از قدرت افراد تاثیرگذار برای معرفی محصول یا خدماتت. اینفلوئنسرها با توجه به تعداد دنبال‌کننده‌هاشون و میزان تعامل مخاطب‌ها، می‌تونن برندتو به شکلی واقعی و قابل اعتماد معرفی کنن. مردم حرف اینفلوئنسرها رو بیشتر از تبلیغات مستقیم باور می‌کنن چون حس می‌کنن دارن نظر یه دوست قابل اعتماد رو می‌شنون.

بازاریابی اکتسابی (Acquisition Marketing)

بازاریابی اکتسابی یعنی تمرکزتو بذاری روی جذب مشتری‌های جدید. بر خلاف بعضی انواع روش های بازاریابی که فقط آگاهی می‌سازن این مدل کاملا نتیجه ‌محوره. یعنی هر تلاشی می‌کنی، باید تهش به جذب مخاطب جدید ختم شه.

تبلیغات متنی (Contextual Marketing)

تبلیغات متنی یعنی نمایش محتوا یا تبلیغ مرتبط با چیزی که کاربر دنبالش بوده یا الان درگیرشه. این مدل تبلیغات خیلی دقیق و به‌ جا عمل می‌کنه چون براساس رفتار کاربر طراحی شده. مثلا اگه کسی داره مقاله‌ای درباره تغذیه ورزشی می‌خونه یه تبلیغ مکمل پروتئینی اونجا می‌تونه تاثیر عجیبی بذاره.

بازاریابی مجاورتی (Proximity Marketing)

این مدل از انواع بازاریابی مخصوص برندهاییه که فروشگاه یا لوکیشن فیزیکی دارن. کاری که می‌کنن اینه که با استفاده از تکنولوژی مثل بلوتوث پیام‌هایی رو به گوشی افراد نزدیک فروشگاه می‌فرستن. مثلا فرض کن نزدیک یه فروشگاه لباس راه میری و یه نوتیف با متن ” فقط امروز، روی همه کفش‌ها ۳۰٪ تخفیف!” می‌گیری. اینجوری احتمال اینکه بری داخل فروشگاه خیلی زیاد میشه.

بازاریابی مبتنی بر مشتری (Customer Marketing)

اینجا دیگه دنبال جذب مشتری جدید نیستی؛ تمرکزت روی اوناس که الان مشتریتن. هدف چیه؟ اینکه اینا انقدر راضی باشن که خودشون بشن تبلیغ کننده برای برندت. این نوع از بازاریابی ارزون‌تر از جذب مشتری جدیده و باعث افزایش رضایت و در نتیجه فروش بیشتر بشه.

بازاریابی دهان‌به‌دهان (Word of Mouth Marketing)

این روش اگرچه قدیمی‌ترین، اما از موثرترین انواع بازاریابیه! تو این مدل بازاریابی خود مشتریات می‌شن بازاریابت و سعی می‌کن تا دوستان و آشنایانشون رو برای خرید پیش شما بیارن. وقتی محصول یا خدماتت اون‌قدر خوب باشه که مردم خودشون ازت تعریف کنن، یعنی موفق شدی. این نوع بازاریابی خیلی قابل اعتماده چون از دل خود مردمه.

بازاریابی کالا (Product Marketing)

بازاریابی کالا یعنی تمرکز صددرصدی روی محصول؛ از لحظه‌ای که قراره وارد بازار بشه تا وقتی که دست مشتری برسه. تو این مدل بازاریابی کاری که می‌کنی اینه که محصول رو طوری معرفی می‌کنی که مشتری دقیق بفهمه چه مشکلی رو براش حل می‌کنه و چرا باید اینو بخره نه یه چیز دیگه. مثلا فرش کن که یه گوشی جدید ساختی که باتریش 3 روز دوم میاره. شما باید این ویژگی رو بولد کنی و مانور تبلیغاتیت رو بذاری رو این قضیه. کاری که چند سال پیش شیائومی برای گوشیایی مثل poco m3 و غیره انجام داد.

بازاریابی محتوای تولید شده توسط کاربر (User-generated Marketing)

تو ای مدل بازاریابی دیگه خود مشتریا برات بازاریابی می‌کنن؛ نه با پول، بلکه با محتوا. یعنی چی؟ یعنی یه کاری می‌کنی که مردم خودشون از برندت محتوا تولید کنن و تو هم از همونا استفاده می‌کنی برای جذب مشتری‌های جدید. مثلا یه برند لباس می‌تونه از مشتریاش بخواد عکس خودشونو با لباس اون برند بذارن و هشتگ مخصوص استفاده کنن.

بازاریابی شخصی‌سازی شده (Personalized Marketing)

بازاریابی شخصی‌سازی شده یعنی نشون دادن اینکه برندت مخاطب رو خوب می‌شناسه و براش ارزش قائله. تو این روش به جای اینکه یه پیام ثابت به همه بدی تلاش می‌کنی تا تجربه‌ی هر کاربر رو متناسب با علایق، رفتار، سن، جنسیت یا حتی موقعیت جغرافیایی‌ش تنظیم کنی. اینطوری تعامل بیشتر می‌شه و احتمال تبدیل کاربر به مشتری بالا می‌ره. مثلا فرض کن کاربری چند بار تو یه فروشگاه اینترنتی دنبال کفش ورزشی بوده. دفعه بعد که وارد سایت می‌شه تو صفحه اول براش مدل‌های جدید کفش ورزشی میاد بالا.

بازاریابی برند (Brand Marketing)

بازاریابی برند یعنی ساختن یه تصویر ذهنی قوی، موندگار و مثبت از برند تو ذهن مردم. این مدل بازاریابی به‌جای تمرکز مستقیم روی فروش، روی احساسات و داستان پشت برند تمرکز می‌کنه. مثلا برند نایک فقط کفش نمی‌فروشه یه سبک زندگی الهام‌بخش می‌فروشه.

بازاریابی مبتنی بر کاربر (Account-based Marketing یا ABM)

این مدل بازاریابی برای وقتیه که از همه برای خرید محصولاتت دعوت نمی‌کنی و مستقیم میری سراغ اون مشتری‌هایی که برات ارزش دارن. یعنی یه لیست از مشتری‌های مهم درست می‌کنی، واسه هرکدومشون برنامه جدا می‌ریزی و بهشون پیشنهاد اختصاصی می‌دی. مثلا زمانی‌که شما یه نرم‌افزار ساختی و می‌خوای اونو به یه بانک بزرگ معرفی کنی.

بازاریابی دانشجو محور (Campus Marketing)

اگه مخاطب هدف قشر جوون و دانشجوئه این مدل یکی از بهترین انواع استراتژی های بازاریابی برای توعه. تو بازاریابی دانشجو محور میان از خودِ دانشجوها به عنوان سفیر برند استفاده می‌کنن. مثلا یه تولیدکننده خودکار میاد چند تا دانشجو رو استخدام می‌کنه و بهشون محصول رایگان می‌ده. اونا هم تو دانشگاه غرفه می‌زنن یا بین همکلاسی‌ها نمونه رایگان پخش می‌کنن.

بازاریابی پنهان (Stealth Marketing)

بازاریابی پنهان یه مدل تبلیغاته که توش برند خیلی زیر پوستی وارد می‌شه، طوری که کاربر حتی نمی‌فهمه با یه تبلیغ روبرو شده. هدفش جذب مخاطب بدون مقاومت ذهنیه. این نوع مارکتینگ تو فیلم‌ها، سریال‌ها، شبکه‌های اجتماعی یا حتی محتوای وایرال استفاده می‌شه. مثلا تو سریال پایتخت 7 محصولات یه برند تولیدکننده محصولات غذایی تبلیغ میشه.

بازاریابی چریکی یا پارتیزانی (Guerrilla Marketing)

بازاریابی چریکی یعنی استفاده از ایده‌های خلاقانه، کم ‌هزینه و غیرمنتظره برای جلب توجه مخاطب در فضاهای عمومی. این مدل بازاریابی جوری طراحی می‌شه که ذهن مخاطب رو درگیر کنه و یه تجربه‌ی متفاوت براش بسازه. این مدل از انواع بازاریابی بودجه‌ی زیادی لازم نداره ولی باید حسابی خلاق باشی تا اثرگذاری بالایی داشته باشه.

تبلیغات بومی (Native Marketing)

تبلیغات بومی یعنی محتوای تبلیغاتی‌ت رو طوری بسازی که با بقیه محتوای سایت یا پلتفرم میزبان یکی به نظر برسه به شکلی که انگار اصلا تبلیغ نیست! این نوع تبلیغ نه تنها اعتماد مخاطب رو جلب می‌کنه، بلکه نرخ تعاملش هم خیلی بالاتره. مثلا وقتی تو یه وب‌سایت مربوط به لوازم امنیت خودرو، مقاله‌ای با عنوان “بهترین دزدگیر خودرو برای جلوگیری از سرقت” می‌خونی. این دزدگیرها به صورت کاملا هوشمند معرفی شده‌اند.

بازاریابی رابطه‌ای (Relationship Marketing)

تو این مدل از انواع روش های بازاریابی، اصل قضیه ساختن یه رابطه قوی با مشتریه، نه فقط فروش لحظه‌ای. یعنی یه ‌جورایی می‌خوای مشتری رو از یه خریدار ساده تبدیل کنی به یه طرفدار وفادار. بازاریابی رابطه‌ای یعنی به‌جای اینکه فقط یه بار بفروشی، کاری کنی مشتری بارها و بارها ازت خرید و تورو به بقیه معرفی کنه. اینطوری یه جامعه وفادار درست می‌کنی که کسب‌وکارت رو متحول می‌کنن.

بازاریابی تعاملی (Interactive Marketing)

بازاریابی تعاملی یعنی یه‌طرفه حرف نمی‌زنی؛ کاری می‌کنی که مخاطب باهات درگیر شه. این مدل باعث می‌شه مخاطب علاوه بر دیدن به شما واکنش هم نشون بده. برای مثال یه خواننده که از کاربراش می‌خواد با آهنگاش دابسمش بسازن و در فضای مجازی منشتر کنن. این سبک بازاریابی فوق‌العاده جذابه و تعامل دوطرفه ایجاد می‌کنه.

بازاریابی رویدادی (Event Marketing)

تو بازاریابی رویدادی برند میاد یه رویداد برگزار می‌کنه یا تو یه ایونت شرکت می‌کنه تا خودش رو معرفی کنه. حالا این ایونت می‌تونه حضوری باشه مثل نمایشگاه و همایش یا آنلاین مثل وبینار و لایو اینستاگرامی. هدف چیه؟ اینکه مردم مستقیم با برندت درگیر شن. اینجوری برند یه تصویر قوی از خودش تو ذهن مشتری می‌سازه و کلی لید هم ممکنه جمع کنه.

بازاریابی تجربی (Experiential Marketing)

بازاریابی تجربی یه قدم از بازاریابی رویدادی جلوتره. در این مدل بازاریابی هدف فقط این نیست که برند رو معرفی کنی، بلکه ایجاد یه تجربه خاص و به یادموندنی تو ذهن متشریه. مثلا برندی که حامی فلان ورزشکار برای صعود به قله اورست بوده است تا مدت‌ها در ذهن مشتری خواهد ماند.

بازاریابی مبتنی بر اطلاعات (Informative Marketing)

تو این نوع بازاریابی از انواع بازاریابی به ‌جای اینکه با احساسات بازی کنی یا شعار بدی، مستقیم و منطقی حرف می‌زنی. یعنی با عدد و رقم ویژگی‌های محصولتو نشون می‌دی و می‌گی چطوری مشکل مشتری رو حل می‌کنه. مثلا یه شرکت ارائه دهنده خدمات اینترنت با آمار و ارقام اعلام می‌کنه که سرعت ما دو برابر رقباس. این نوع بازاریابی برای افرادی خوبه که بر اساس فکر و مقایسه تصمیم می‌گیرن نه احساسات.

بازاریابی چند فرهنگی (Multicultural Marketing)

تو بازاریابی چند فرهنگی برند با درک تفاوت‌های فرهنگی و قومیتی، کمپین‌هایی طراحی می‌کنه که واسه هر گروه معنی‌دار باشه. یعنی می‌فهمه که همه یه جور فکر نمی‌کنن و تبلیغات یه‌شکل رو همه تاثیر نداره. مثلا نایک تو آمریکا تبلیغاتی با حضور ورزشکاران سیاه‌ پوست داره تا نشون بده برندش برای همه‌ست.

بازاریابی جهانی (Global Marketing)

بازاریابی جهانی یعنی برندت رو ببری بیرون از مرزها و تو کشورهای دیگه هم مشتری پیدا کنی. برای این کار شما باید فرهنگ، نیاز، زبان و سبک زندگی مردم اون کشورها رو بشناسی و محصولتو براساس اونا تنظیم کنی. مثلا برندی مثل شیائومی گوشیای که به بازار جهانی عرضه می‌کنه با گوشیای که برای کشور چین میزنه، تفاوت داره.

بازاریابی میدانی (Field Marketing)

بازاریابی میدانی یعنی بری سراغ مشتری تو محل زندگی یا محل خریدش و به صورت مستقیم بهش اطلاعات بدی تا تصمیم به خرید بگیره. این مدل بیشتر برای مراحل پایانی قیف فروشه، وقتی مشتری دو دل شده و دنبال دلایل نهایی برای انتخابه. این نوع بازاریابی رو میشه به عنوان یه بازاریابی حضوری در نظر گرفت. مثلا وقتی توی بازار موبایل به مشتری اجازه کار کردن به گوشی را به مشتری میدن، ذهنش رو آماده می‌کنن تا راحت‌تر خرید کنه.

بازاریابی عصبی (Neuromarketing)

بازاریابی عصبی یه نوع از انواع بازاریابیه که به جای اینکه فقط از تحلیل‌های سنتی استفاده کنه، می‌ره سراغ مغز و احساسات آدم‌ها. یعنی با کمک تکنولوژی‌هایی مثل اسکن مغز یا ردیابی حرکات چشم، می‌فهمن چی توی تبلیغ یا محصول باعث می‌شه مردم بیشتر جذبش بشن. مثلا رنگ قرمز باعث ایجاد هیجان میشه و تصمیم‌گیری میشه. به همین دلیل خیلیا می‌خوان تو تبلیغات ازش استفاده کنن.

بازاریابی تشویقی (Persuasive Marketing)

تو بازاریابی تشویقی هدف اینه که با احساسات مخاطب بازی کنی و قانعش کنی که برند یا محصولتو انتخاب کنه. این سبک خیلی به درد تبلیغاتی می‌خوره که قراره سریع تاثیر بذارن و مشتری رو به عمل برسونن. تو این مدل بازاریابی بیشتر از منطق، احساسات مشتریه که درگیر میشه. معمولا تو تبلیغاتی که میگن یا الان یا هیچوقت، الان وقت یه تغییر بزرگه و غیره این نوع بازاریابی در نظر گرفته شده است.

بازاریابی سببی (Cause Marketing)

بازاریابی سببی یعنی برند بیاد با یه هدف اجتماعی یا خیریه‌ای خودش رو گره بزنه. مثلا تو یکی از رستورانای خیلی معروف تهران که چندتا سالن غذاخوری داره، روی دیوار یکی از سالن‌ها نوشته شده بود: سودی که از این سالن به دست میاد، صرف امور خیریه می‌شود. این بازاریابی ترکیب قشنگی از کسب درآمد و ایجاد تغییر مثبت توی جامعه به شمار میره.

بازاریابی تجارت الکترونیک (E-commerce Marketing)

بازاریابی تجارت الکترونیک همون چیزیه که باعث می‌شه فروشگاه‌های آنلاین بتونن مشتری جذب کنن، اعتماد بسازن و بفروشن. اینجا پای سئو، تبلیغات کلیکی، شبکه‌های اجتماعی، ایمیل مارکتینگ و هر چیزی که بتونه ترافیک بیاره به وسط کشیده می‌شه. این نوع از انواع بازاریابی را می‌شه به عنوان مهم‌ترین جز کسب‌وکارهای آنلاین معرفی کرد.

بازاریابی بحث‌برانگیز (Controversial Marketing)

بازاریابی بحث‌برانگیز یه استراتژیه جسورانه‌ست که برند میاد تو مسائل اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی حساس نظر می‌ده تا سر و صدا راه بندازه. البته این سبک همیشه ریسک داره؛ ممکنه بخشی از مخاطبا رو از دست بدی، ولی هم‌زمان طرفدارای سرسخت‌تری جذب می‌کنی که با ارزش‌های برند همدلن. مثلا الان که بحث زمین تخت مطرحه و طرفدارای خیلی پروپاقرصی داره، بیای از این موضوع حمایت کنی. نکته مهم این مدل از انواع استراتژی بازاریابی اینه که باید به چیزی که میگی واقعا باور داشته باشی. چون مخاطب فیک‌بودن رو خیلی سریع بو می‌کشه!

موبایل مارکتینگ (Mobile Marketing)

موبایل مارکتینگ یعنی پیام بازاریابی‌تو به گوشی‌های مردم برسونی. این استراتژی الان دیگه یه بخش جدا نشدنی از دیجیتال مارکتینگه چون اکثر آدم‌ها بیشتر وقتشون رو با گوشی می‌گذرونن. از نوتیفیکیشن اپ‌ها گرفته تا پیامک، تبلیغات داخل اپلیکیشن یا حتی شبکه‌های اجتماعی موبایلی مثل اینستاگرام و تیک‌تاک، همه زیرمجموعه این نوع بازاریابی‌ان.

افیلیت مارکتینگ (Affiliate Marketing)

افیلیت مارکتینگ یا بازاریابی پورسانتی به این معنیه که دیگران برات محصول بفروشن و تو به ازای هر فروش بهشون پورسانت بدی. تو این روش یه نفر مثل بلاگر، یوتیوبر یا وب‌سایت تخصصی میاد لینکتو تو محتواش می‌ذاره و اگه از طریق اون لینک خریدی انجام بشه، درصدی گیر اون فرد میاد. مثلا یه یوتیوبر معروف از یه کشاورز خواسته بود تا از زندگی روزمره‌اش فیلم بگیره و به اشتراک بذاره. در ازای این کار باید 30 درصد از سود فروش محصولات کشاورز به یوتیوبر برسه.

کلام آخر

اگه بخوایم روراست باشیم باید بگیم که تو دنیای بازاریابی هیچ نسخه قطعی برای همه وجود نداره. اینکه بگیم این روش همیشه جواب می‌ده یا اونو اصلا استفاده نکن به هیچ عنوان تو مارکتینگ وجود نداره. چون هر کسب‌وکار، مخاطب و داستان خودشو داره. مهم اینه که بفهمی مشتری‌هات چی می‌خوان و چه چیزی توجه‌شون رو جلب می‌کنه. اگه متوجه این موضوع بشی بخش بیشتری از مسیر رو رفتی و در آینده‌ای نزدیک موفق میشی.

توی این مقاله انواع بازاریابی آشنا شدی از اونایی که رو احساس کار می‌کنن تا اونایی که با عدد و آمار پیش می‌رن. حالا نوبت توئه که با توجه به شرایط و منابعی که داری، ترکیب مناسب‌ رو بچینی. یادت نره خیلی از برندهای بزرگ با آزمون و خطا و جسارت تونستن راه درست رو پیدا کنن. پس از امتحان کردن نترس! اگه یه مدل جواب نداد، یکی دیگه شاید معجزه کنه.